در مطلب حاضر ، قصد بر اين است كه بدون قضاوت در مورد نگاه عمومي ما ايرانيان ، به فلسفه كلي شادي و غم و تاثيرات آن بر زندگي خودمان به بحث بنشينيم .
در هزاره سوم بحث جنجالي مثبت انديشي و تكنولوژي فكر در ساخت معماري آينده انسان نقش بسزائي دارد ، امروزه در تمامي جوامع پيشرفته ، صاحبان انديشه بر اين باورند كه با آموزش نگاه مثبت و سازنده به احاد ملت ، آنان را در جهت پيشرفت در تمامي حوزه هاي زندگي اجتماعي و فردي به تحرك وا دارند .
در چند سال اخير با ترجمه آثار نويسندگان و روانشناسان كه در اين راستا فعاليت ميكنند، موجي در ميان احاد جامعه مخصوصاً در ميان نسل جوان به راه افتاده كه نشانگر تمايل نسل جوان جهت دگرگون كردن نگرش سنتي به زندگي ميباشد . نگرشي كه گاهاً شور و اشتياق و شادي را گمرنگ كرده و جايگزين آن غم و اندوي پنهان در ميان بسياري از مردم است . شاهد اين مدعا نوع برگزاري مناسبتهاي عزا و شادي است به طور مثال برگزاي مراسم سالگرد شهادت ها و برگزاري سالگرد تولدهاي بزرگان ديني و مذهبي است . متاسفانه گاهاً مشاهد مي شود در جامعه ما حركت و سياست گذاري قسمت عمده وسايل ارتباط جمعي ، خواسته يا ناخواسته در جهت تضعيف نشاط و گسترش فرهنگ غم و اندوه در سطح گسترده اي ميباشد . طبيعي است كه پيامد اين موضوع چيزي جز افسردگي ، ياس و بدبيني عمومي نمي باشد. در تمامي سريالهاي تلويزیوني شاهد اشاعه نابرابري اجتماعي ، خيانت ، بي مسئوليتي و بي اخلاقي هستيم . با توجه به پر مخاطب بودن اين رسانه تاثير آن اجتناب ناپذير به نظر مي رسد.
در مدارس و دبيرستانها تمركز بر آموزش بي اعتمادي و دوري از كارهاي گروهي و ترويج فرد محوري مي باشد . دانش آموز به جاي كار گروهي ، خود محوري و عدم اعتماد به گروه را مي آموزد در چنين فضاي آموزشي فرزندان ما چگونه بايد زندگي اجتماعي را بياموزند . از ديگر معضلات در حوزه فرهنگ و تربيت ، دستوري بودن آموزهاي تربيتي مي باشد ، بطوريكه قبل از آن كه تلاشي درست در مسير بسط هنجارهاي اجتماعي با آموزش در ميان كودكان و نوجوانان صورت گيرد . تلاش مي شود با تنظيم قوانين و آيين نامه ها سعي در تربيت و كنترل جامعه به عمل آيد . اميد است روزي خنده وشادي در جامعه نهادينه شود كه خود باعث تحرك و توسعه همه جانبه ميشود .
فرشيد